محل تبلیغات شما

يكي از مهمترين مواهبي كه خداوند متعال به انسان ارزاني داشته اعتماد به نفس مي باشد.
اعتماد به نفس در واقع نيرويي است كه شخص را در استفاده بهينه از قابليت ها و توانمنديهاي خويش جهت رسيدن به اهدافی كه در نظر دارد ياري مي كند.
انساني كه اعتماد به نفس ندارد نمي تواند آنطور كه بايد از استعدادهاي خويش بهره جويد و در زندگي دچار افسردگي ، سرخوردگي و شكست خواهد شد.
يكي از عوامل مهم جهت نيل به اين مهم شناخت انسان نسبت به ارزش وجودي خويش ، استعدادها و توانمنديهايش مي باشد و چه زيباست اگر اين شناخت را از خالق خويش بجويد آنگاه كه خداوند در قرآن مي فرمايد : من از روح خويش در انسان دميدم و همچنين آنگاه كه به فرشتگان فرمان سجده بر آدم را مي دهد و آنگاه كه انسان را جانشين خويش در زمين قرار مي دهد.
انسان مسلمان با تفكر و تدبر در اين آيات به خوبي درمي يابد كه چه جايگاهي نزد خالق و پروردگار و چه مقامي در ميان ساير مخلوقات بي شمار الهي دارد و به الطاف خداوندي پي برده و مي داند كه خداوند چقدر او را دوست دارد پس او نيز قلبش را لبريز از محبت به خداوند مي كند و اين رابطه صميمي و ناگسستني به او نيرويي مي بخشد كه از هيچ كس جز خداوند نهراسد و به اين يقين مي رسد كه ياور و پشتيباني بس عظيم دارد كه در تمامي امور مي تواند به او تكيه كرده و از عهده هر كاري اگر چه سخت و بزرگ به نظر برسد برآيد و در يك جمله اعتماد به نفس، برگرفته شده از اعتماد به رب و خالق مي باشد، بر خلاف ديدگاه مادي كه انسان را محور هرچيز قرار داده و او را يكه تاز عالم هستي قلمداد مي كند.»
از منظري ديگر خداوند شخص مؤمن را مورد خطاب قرار داده و مي فرمايد ) :ولا تهنوا و لا تحزنوا و أنتم الأعلون إن كنتم مؤمنين) آل عمران: 139– و سست و محزون نشويد كه اگر مؤمن باشيد ، غالب و برتر خواهيد بود.»
اين برتري نه به خاطر نژاد و رنگ و قوم شما است بلكه به خاطر راهي است كه به درستي انتخاب كرده و برگزيده ايد ، آن راهي كه چه بسا انديشمندان و متفكران بسياري از يافتن آن عاجز مانده اند، راهي كه از نظر تكيه گاه و خاستگاه برتر است و آن راه، راه هدايت پروردگار است كه هيچ كجي و انحرافي در آن نيست و نهايتش به سوي خوشبختي است.
همچنين در آيه ديگر مي فرمايد: (لا يغرنك تقلب الذين كفروا في البلاد متاع قليل ثم مأوئهم جهنم و بئس المهاد) آي ه 198آل عمران– رفت و آمد پيروزمندانه كافران تو را فريفته نسازد . اين متاع ناچيز و اندكي است و سرانجام جايگاهشان دوزخ خواهد بود و چه جاي بدي است كه برايشان تدارك ديده شده ااست.»
شهيد سيد قطب در توضيح اين آيه مي گويد: عقايد و بينشها وارزشها و اوضاعي برجامعه حكم مي رانند كه تماما با عقيده و بينش و ارزشها و موازين انسان مؤمن مغايرت دارند اما او همواره احساس مي كند كه برتر و بالاتر است و اينها همه در مرتبه مادون او قرار دارند و با احساس كرامت و عزت از بالا به آنها نظر مي اندازد و حتي آنها را باديده مهر و عطوفت مي نگرد و دلش مي خواهد كه آنهارا نيز به خيري كه با خود دارد هدايت نمايد و به همان افقي كه خودش در آن زندگي مي كند رفعت بخشد.»
پس كاملا واضح و آشكار مي شود كه شخص مسلمان هنگامي كه به اين حقايق دست يافت و ارزش وجودي خويش را شناخت از سرخودرگي و خود كم بيني رهايي يافته و مي تواند ازاستعدادها و توانمندي هاي خويش به بهترين وجه استفاده نمايد و شخصي باشد برخوردار از اعتماد به نفس قوي و استوار.
ازديدگاه سنت نيز اگر بنگريم پي خواهيم برد كه رسول خدا افرادي را تربيت نمود كه با وجود قدرت و امكانات اندك آن زمان ولي با ايمان به خدا و اعتماد به نفس توانستند دو امپراطوري بزرگ ايران و روم را به زانو درآورند . چنانچه سعدبن ابي وقاص قبل از شروع جنگ قادسيه ، ربعي ابن عامر»را به عنوان فرستاده خود به نزد رستم فرمانده سپاهيان ايران فرستاد.
مجلس رستم را با بالشها و فرشهاي نفيس حرير آراسته بودند و رستم ياقوتها و مرواريدهاي گرانبهاي درشت را نمايان ساخته بود وتاج بر سرنهاده و ساير زيورهاي گرانبهايش را برتن داشت و برتختي زرين نشسته بود ربعي با لباسهايي كلفت و يك سپر و اسبي كوچك وارد شد و همچنان سوار بر اسب خود تا كنار فرش پيش آمد و آنگاه پياده شد و اسبش را به يكي ازآن بالشها بست و در حالي كه كلاهخود بر سر داشت به نزد رستم رفت. به او گفتند سلاحت رابگذار او گفت: من خودسرانه نيامده ام بلكه به دعوت خود شما آمده ام بنابراين اگر مي خواهيد به همين صورت وارد مي شوم و گرنه باز مي گردم رستم گفت اجازه بدهيد بيايد اونيز در حين حركت با تكيه دادن به نيزه خود و فرو كردن در فرشهاي حرير عموم آنها را پاره ساخت رستم گفت: چه چيزي شما را براي لشكركشي به اينجا برانگيخته است؟ ربعي» گفت: خداوند ما را بر انگيخته است تا هر كس را كه او بخواهد از عبادت بندگان به عبادت خداي يكتا و از تنگناي دنيا به فراخناي دنيا و آخرت و از جور اديان به عدل اسلام در آوريم»….
آري اين بود گوشه اي از عزت و اعتماد به نفسي كه اسلام به مسلمانان داده بود رسول خدا به شدت مسلمانان را از اعمالي كه سبب از بين رفتن اعتماد به نفس ديگر مسلمانان مي شود نهي مي كند و مي فرمايد: بحسب امرء من الشر ان يحقر اخاه المسلم » براي آنكه شخصي شرور شناخته شود همين كافيست كه برادر مسلمانش را تحقير كند» اگر به اين گفته پيامبر صلي الله و عليه و سلم دقت نماييم اهميت اعتماد به نفس برايمان آشكار مي شود چنانچه پيامبر اسلام صلي الله و عليه و سلم به شدت افرادي را كه با تحقير ديگران اعتماد به نفس آنها را خدشه دار كرده و سبب سرافكندگي آنها مي شوند مورد نكوهش قرار داده و چه بسا افرادي كه تنها مرتكب اين عمل زشت مي شوند اگر چه مابقي اعمالشان صالح باشد شرور و فاقد صلاحيت اخلاقي شناخته مي شوند و درآخر :
نه تنها در مسئله اعتماد به نفس بلكه در تمامي مسائل زندگي با استفاده از اين دو منبع ارزشمند يعني قرآن و سنت مي توان مشكلات زندگي را برطرف نموده و قله هاي سعادت را يكي پس از ديگري بپيماييم.

اعتماد به نفس از منظر قرآن و سنت:

۱۰ نکته برای افزایش اعتماد به نفس در نوجوانان

نقش والدین در ایجاد اعتماد به نفس در نوجوانان چیست؟

كه ,مي ,خويش ,خداوند ,انسان , ,اعتماد به ,به نفس ,مي كند ,مي فرمايد ,به اين

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها